جدول جو
جدول جو

معنی خش خشه - جستجوی لغت در جدول جو

خش خشه
خش خش، صدای حرکت خفیف دو چیز بر روی یکدیگر مانند کاغذ، برگ خشک و پارچۀ آهاردار
تصویری از خش خشه
تصویر خش خشه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خشخشه
تصویر خشخشه
بانگ کاغذ و جامه نو و آواز سلاح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خش خش
تصویر خش خش
صدای کاغذ و پارچه آهاردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خش خش
تصویر خش خش
صدای حرکت خفیف دو چیز بر روی یکدیگر مانند کاغذ، برگ خشک و پارچۀ آهاردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خشت خشت
تصویر خشت خشت
صدای جویدن موش و مانند آن (خشت خشت موش در گوشش رسید) (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشت خشت
تصویر خشت خشت
خش خش، برای مثال خشت خشت موش در گوشش رسید / خفت مردی، شهوتش کلی رمید (مولوی - ۸۹۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرخشه
تصویر خرخشه
بیجا و بی موقع مجادله نمودن و خصومت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خه خه
تصویر خه خه
کلمه تحسین زه اخهی، خوشا، مرحبا خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خه خه
تصویر خه خه
خه، آفرین، احسنت، خوشا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرخشه
تصویر خرخشه
((خَ خَ شَ))
نگرانی، اضطراب، غوغا، جنجال، خرخاش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خرخشه
تصویر خرخشه
اضطراب، برای مثال خود چه کم گشتی ز جود و رحمتش / گر نبودی خرخشه در نعمتش (مولوی - ۹۱۱)، جنگ و ستیز
فرهنگ فارسی عمید